شاعرانه

عحب نفس گیر است هوای دور از تو بودن !!!

شاعرانه

عحب نفس گیر است هوای دور از تو بودن !!!

شاعرانه

عجب حکایتی شده زیارت کربلا....!!

آخرین مطالب
طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

آخرین مطالب

۱۳ مطلب در آبان ۱۳۹۵ ثبت شده است

با خودم بیگانه ام، بی اصل و مبننا مانده ام

گم شدم از هر جهت ، مهجور و تنها مانده ام

جای من این خانه دیگر نیست خیلی بد شدم

من اگر که مانده ام با لطف بابا مانده ام

رانده از اینجا و مانده از وصال دلبرم

واقعا بی چاره ام از هر کجا وامانده ام

دیگران در خیمه و شادند با محبوب خود

من ولی در نفس و در بازی دنیا مانده ام

جای عاشق تر شدن بیگانه تر از او شدم

در میان شهر دور از دشت و صحرا مانده ام

روزگاری هم مسیرم بود آقا ، حیف شد!!

بد شدم... ترکم نمود... اکنون تنها مانده ام

هست آقایم ولی به دیگران رو می زنم

با لب تشنه کنار آب دریا مانده ام

معصیت آمد دلم را کُشت ، اشکم را گرفت

سال ها در انتظار یک مسیحا مانده ام

دوستانم دسته جمعی رفته اند کرب وبلا

باز از این قافله امسال هم جا مانده ام

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۵ ، ۱۵:۳۹
محمدسعید طالبی

دل بهانه می کند ، فورا به مشهد می رود

غالبا مثل کبوتر روی گنبد می رود

خستگی معنا ندارد در بساط عاشقی

رفته دیشب باز هم امشب مجدد می رود

آنقدر که پنجره فولاد حاجت می دهد

آب سقاخانه اش کار مسیحا می کند

هر که حالش با گناهان می شود بد ، می رود

اعتقاداتش سراسر قرص و محکم می شود

در میان صحن ها هر که مردد می رود

هر که در راه رسیدن به رضای فاطمه است

مطمئن باشد که دارد سوی مقصد می رود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۵ ، ۱۵:۳۹
محمدسعید طالبی

من زمین گیرم ، گرفتارم.. دعایم کن حسین

از خودم والله بیزارم ..دعایم کن حسین

ناظر من بودی و من ملتفت بودم ولی..

باز هم آلوده رفتارم ..دعایم کن حسین

روبه موتم چون که باشد دردهایم لا علاج

سال های سال بیمارم..دعایم کن حسین

می کنم توبه ولی دنبال عصیان می دوم!!!

به خدا خسته ز تکرارم ...دعایم کن حسین

نیستم پیش تو و پشتم به جایی گرم نیست

در بیابان بوته ای خارم....دعایم کن حسین

هرچه من بد می کنم تو مهربانی می کنی

من به تو خیلی بدهکارم....دعایم کن حسین

از تو دورم که رفیق خلوتم شیطان شده

زخم خورده از همین یارم ..دعایم کن حسین

تو نگاهم می کنی و من خجالت می کشم

نوکرم..افسوس سربارم!! دعایم کن حسین

صبر کن حرفی است که مانده درون سینه ام

هر چه باشم دوستت دارم..دعایم کن حسین

خورده بر کارم گره با دست تو وا می شود

حاجت کرب وبلا دارم..دعایم کن حسین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۵ ، ۱۵:۳۷
محمدسعید طالبی

هستیم با اشک محرم آبرو دار...

از یُمن امواج پر از غم آبرو دار

پیش کریمان بودن ما ها اثر داشت

باید بگویند که به ما هم آبرو دار

بی معطلی شد نام ما بی چارگان هم...

همراه با آقای عالم آبرو دار

در روضه ها گه گاه اهل فیض بودیم

اما کنون هستیم دمادم آبرو دار

با بانی هیئت شدن حاتم جلو رفت

والله اینجا گشت حاتم آبرو دار

چیزی نشد چیزی.. مگر با لطف ارباب

با اشک روضه گشته زمزم آبرو دار

آمد مسیح یک دم میان سینه زن ها

از آن به بعد شد صاحب دم ، آبرو دار

بی چاره ایم از وحشت روز قیامت

باید رسد آخر به دادم آبرودار

یک مادری بالای مجلس ایستاده

اما چرا با قامت خم ؟؟ آبرو دار

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۵ ، ۱۱:۲۳
محمدسعید طالبی

درد و دل دارم ولی در آشنایی نیست نیست

بی کس و تنها شدم چون هم نوایی نیست نیست

در دلم دائم حدیث وصل می خواندم ولی...

تازه می فهمم که رزقم جز جدایی نیست نیست

بال من با آتش غفلت تماما سوخت سوخت

گوشه ای افتاده ام ، روحم هوایی نیست نیست

هر چه گفتی بر خلاف آن عمل کردم ، ببخش !!!

واقعا شرمنده ام عبدت خدایی نیست نیست !

تیرگی ها را فقط با اشک باید پاک کرد

آن قدر بد کرده ام حال بکایی نیست نیست

در سحر ها و قنوتش با تو خلوت داشتم !!

در دلم دیگر چنان حال و هوایی نیست نیست

ظاهر امر است که یک روز می آید فرج

در حقیقت دوریت را انتهایی نیست نیست

نقل نامت روزگاری در دهانم بود ، حیف ...

در دلم دیگر به نامت اشتهایی نیست نیست

شست و شو کردم خودم را تا خراباتی شوم

روسیاهم آنقدر حس رهایی نیست نیست

دست و پا گیرم یگانه دست گیرم شد حسین

واقعا جز او برایم مقتدایی نیست نیست

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۵ ، ۱۱:۰۸
محمدسعید طالبی

کربلا مال من و چشم ترم مال حسین

هر چه دارم همه اش... جان و سرم مال حسین

به زمین خوردم اگر باز هوایی هستم

فطرسم وقف شده بال و پرم مال حسین

ترسم آن روز بگویند: برو جای دگر

ثانیه ثانیه ام دردسرم مال حسین

ارزشی نیست برای منِ بی عار ، خدا...

تو بیا و شب جمعه بخرم مال حسین

مادرم بعد اذان گفت به گوش دل من...

" ای خدا جان و تن این پسرم مال حسین "

زندگیم شده خرج همه غیر از ارباب

خوشیم مال بقیه ، ضررم مال حسین

صحبت از فقر نشد بُرد مرا کرب و بلا

در زیارت همه خرج سفرم مال حسین

می زنم بر سر و سینه که نگاهم بکنند

می کنم هروله در کنج حرم مال حسین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۵ ، ۱۱:۰۷
محمدسعید طالبی

دلم شکسته مرا باز کربلا ببرید

رسیده ام ته خط و تو رو خدا ببرید

چقدر هفته به هفته بیاید و برود

نمی روم پی کارم.. مگر مرا ببرید

تمام شد.. همه رفتند..منم که جاماندم

کسی که بی کس و تنهاست را جدا ببرید

سریع اگر نبرید ، آبروی من رفته

به خاطر زهرا هم  که شده مرا ببرید

نشسته ام در این خانه ، پا نخواهم شد

نمی روم به خدا خانه ام تا ببرید

......

رسید تا جلویش اربا اربا بود

حسین گفت : تنش را جدا جدا ببرید

عصای پیری بابا ، شکسته شد آخر

کمک کنید جوانان تن مرا ببرید

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۵ ، ۱۱:۰۶
محمدسعید طالبی

دست خالی آمدم تا به در رویم وا کنی

طعم آغوش خودت را بر دلم معنا کنی

بار بستی از دلم رفتی که آواره شدم

می شود خود را دوباره در دل من جا کنی؟

زهر هجرت کار من را ساخت ، افتادم زمین

لحظه ای پیشم بیا تا که مرا سرپا کنی

روز های بی کسی سرد است ، سرما خورده ام

دست هایم را بگیر تا روزیم گرما کنی

در میان کوچه های نفس و دنیا گم شدم

نور بر قلبم بتابان تا مرا پیدا کنی

بی خیال از تو درون شهر در آرامشم

کاش من را بی قرار جاده و صحرا کنی

من قصی القلبم و عصیان به من رو می کند

یک نگاهم کن که من را مرد با تقوا کنی

آنقدر برخورد تو خوب است بد عادت شدم

می شود یکبار با این بی وفا دعوا کنی؟؟

آبرویی می دهند تنها به عبد فاطمه

می زنم ناله مرا هم نوکر زهرا کنی

کاش می شد نام من هم جزء زوار الحسین

برگ دعوت را فقط باید خودت امضا کنی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۵ ، ۰۹:۵۱
محمدسعید طالبی

سراپا من گرفتارم اباصالح دعایم کن

برایت عبد سربارم اباصالح دعایم کن

درخت بی ثمر هستم ، برایت دردسر هستم

خزانم من چه بی بارم !! اباصالح دعایم کن

گنهکارم ، بدم ، بی چاره ام ، آلوده دامانم

تمام آلوده رفتارم اباصالح دعایم کن

به دنبال تو می گردم ، سراپا غصه و دردم

فراقت داده آزارم اباصالح دعایم کن

شدم سرگرم دنیا و تو دستم را رها کردی

از این دنیا چه بیزارم اباصالح دعایم کن

قصاوت در دلم آمد ، دلم را کرد ویرانه

گناهان کرده ناکارم اباصالح دعایم کن

چه بد بوده عملکردم!! خدایی پست و نامردم

ببین من را که بیمارم اباصالح دعایم کن

خجالت می کشم آقا ، ز روی تو گل زهرا

شده شرمندگی کارم اباصالح دعایم کن

مرا بسیار بخشیدی ، ز من اصلا نرنجیدی

به تو خیلی بدهکارم اباصالح دعایم کن

من و پیراهن مشکی دو ماه از سال همراهیم

شبیه تو عزادارم اباصالح دعایم کن

در این ایام بدحالم ، شده تاریک اقبالم

به اوضاع اسفبارم  اباصالح دعایم کن

گدایم من گدا هستم ، گدای کربلا هستم

حسین را دوستش دارم اباصالح دعایم کن

نصیبم کن حرم امشب به جان عمه جان زینب

هوای کربلا دارم اباصالح دعایم کن

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۵ ، ۰۹:۴۸
محمدسعید طالبی

دل بیچاره ام آتش گرفت از دست هجرانت

((که جانم در جوانی سوخت ، ای جانم به قربانت))

تحمل خواستی از من ، منم آن را عمل کردم

گمانم رفته است از خاطرت آن قول و پیمانت

ندیدم ردپایی از تو بین کوچه های شهر

به اذن الله راهی می شوم سوی بیابانت

ندارم دست آویزی به غیر از دامن لطفت

کمک کن بر من بی آبرو ... دستم به دامانت

بگیر از سینه ی من عشق را ، دیگر نمی خواهم

به دردت خو گرفتم نیستم دنبال درمانت

مرا آتش بزن اما نگو :دیگر نیا اینجا

منم دیوانه ات ، جانم شده وابسته به جانت

چه شب ها تا سحر بیدار ماندم با هوای تو

به امّیدی که روی ماه بینم کنج ایوانت

سرا پا غصه ای ، ای کاش می مُردم به پای تو

 فدای گریه ها و رنج و اندوه فراوانت

شبی ما را ببر با خود به صحن کربلا آقا

تو گریان حسین باشی و باشم بنده گریانت

کنار قتلگاه و روضه ی زینب به پا داری

منم آنجا کنم غوغا ، شوم پاره گریبانت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۵ ، ۰۹:۴۴
محمدسعید طالبی