روزگار
دوشنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۶، ۰۳:۴۲ ب.ظ
روشنی در کار نیست از آفتاب روزگار
نور روی توست تنها بازتاب روزگار
"ها علی" وصف تو کار بشر اصلا نبود
نام تو سرفصل صدها صد کتاب روزگار
"یاعلی" هم شد عبادت هم شراب مست ها
زاهدان هم می چشند از این شراب روزگار
شاه بیت آسمان تنها کلید جنت است
با علی ترسی ندارم از عذاب روزگار
می شوند امثال قنبر پادشاه این و آن
خاک بوس اینجا شده عالیجناب روزگار
سائلیم و سائلیم و تو " سلونی " گفته ای
پس نده ما نوکران را به حساب روزگار
چشم من روشن که آخر می رسی بالا سرم
وقت مرگم تا که می افتد حجاب روزگار
خاک را با یک نگاهت کیمیا آقا نکن
خاک پای تو منم از خود جدا من را نکن
۹۶/۰۱/۱۴