شاعرانه

عحب نفس گیر است هوای دور از تو بودن !!!

شاعرانه

عحب نفس گیر است هوای دور از تو بودن !!!

شاعرانه

عجب حکایتی شده زیارت کربلا....!!

آخرین مطالب
طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

آخرین مطالب

۱۴ مطلب با موضوع «امام علی» ثبت شده است

دلسپردم بی اراده دست سلطان نجف

واقعا جانم شده وابسته به جان نجف

مثل مجنونی که زد دل را به دریای جنون

می زنم من هم دلم را به بیابان نجف

خاک عالم ..نه..فقط خاک نجف شد بر سرم

آبرویم می دهد این خاک دامان نجف

خادمان مرتضی والا مقام محشرند

کاش بودم لحظه ای در پست دربان نجف

می دهد دل را جلا یک قطره از آب حرم

آرزو دارم بمانم زیر باران نجف

دل هوایی می شود بی هیچ اذنی غالبا

هر سحر پر می کشد تا اوج ایوان نجف

سائلان را می کشاند ، سفره داری می کند

کاش من هم می شدم یک لحظه مهمان نجف

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۵ ، ۲۲:۰۸
محمدسعید طالبی

هر زمانی می شود فاتح پیمبر با علی

غزوه ها را ، عرصه ها را او مکرر با علی

ذوالفقارش که می آید وضع برمی گردد و

چیرگی می آید اصلا بین لشکر با علی

خم به ابرو می برد دشمن فراری می شود

مثل موشی می شود شیر دلاور با علی

پرچم اسلام را بالا و بالا می برد

شد سفید روی نبی در جنگ خیبر با علی

هر که می آید جلویش دست او رو می شود

دادگاه عدل پربا گشته محشر با علی

مطمئا سختی دنیا تلافی می شود

در قیامت می رویم در حوض کوثر با علی

با لباس نوکریش می شوم زیبا ترین

بین آقاها و آقازاده ها ...آقا ترین

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۵ ، ۲۲:۰۷
محمدسعید طالبی

"یا علی " گفتن مرا پر التهابم می کند

غوره ام غل می خورد ، در دم شرابم می کند

"یا علی" و" یا علی" من را به هم می ریزد و ...

مثل کوثر می شوم از جنس نابم می کند

تا "علی" گفتم زبانم سوخت ، آتش را چشید

سوزشش یک روز از داخل مذابم می کند

تا زمانی که علی دارم چنان گُل می کنم

فاطمه با دست خود عطر و گلابم می کند

"یا علی" گاهی مرا فورا درستم می کند

گاه هم می آید و خانه خرابم می کند

بی علی زر هم اگر باشم نمی آیم به کار

دست زرگر هم بیفتم او خرابم می کند

قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری

با علی باشی یقینا زیر دست زرگری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۵ ، ۲۲:۰۷
محمدسعید طالبی

می رسد وقتی برای بوسه چینی در بهشت

روی دامان علی جان می نشینی در بهشت

جنت ارزانی خوبان و نیرزد ارزنی...

روی حیدر را اگر آخر نبینی در بهشت

ما جهنم هم رویم او باز دعوت می کند

عاشقانش را برای شب نشینی در بهشت

صحبت از "شیرین" و "لیلا" نیست تنها حیدر است

نیست اصلا حرفی از عشق زمینی در بهشت

فاطمه مزد گدایی گدا را می دهد

با تبسم ...دادن "صد آفرینی" در بهشت

نوکری کن مرتضی قطعا بزرگت می کند

می کند حتما به نامت سرزمینی در بهشت

کیمیا شد خاک... کوثر شد .. تماما الغدیر

التفاتی شد به علامه امینی در بهشت

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۵ ، ۲۲:۰۶
محمدسعید طالبی