نجف
جمعه, ۱۲ آذر ۱۳۹۵، ۱۰:۰۸ ب.ظ
دلسپردم بی اراده دست سلطان نجف
واقعا جانم شده وابسته به جان نجف
مثل مجنونی که زد دل را به دریای جنون
می زنم من هم دلم را به بیابان نجف
خاک عالم ..نه..فقط خاک نجف شد بر سرم
آبرویم می دهد این خاک دامان نجف
خادمان مرتضی والا مقام محشرند
کاش بودم لحظه ای در پست دربان نجف
می دهد دل را جلا یک قطره از آب حرم
آرزو دارم بمانم زیر باران نجف
دل هوایی می شود بی هیچ اذنی غالبا
هر سحر پر می کشد تا اوج ایوان نجف
سائلان را می کشاند ، سفره داری می کند
کاش من هم می شدم یک لحظه مهمان نجف
۹۵/۰۹/۱۲