از عیار می افتم
جمعه, ۱۲ آذر ۱۳۹۵، ۰۴:۵۵ ب.ظ
دلم شکسته و به اضطرار می افتم
گناه کارم و از چشم یار می افتم
به خاطر دل آلوده ام یقین دارم..
ببین که عاقبت از اعتبار می افتم
زمان طلاست و من مانده ام به دست حسین
مرا اگر نخرد از عیار می افتم
فریب کاری شیطان مرا زمینم زد
ضعیف هستم و با یک فشار می افتم
قساوت آمد و روزی گریه ام را برد
شبیه مرده فقط یک کنار می افتم
هوای باده ی ناب نجف دلم را برد
دلیل دارد اگر که خمار می افتم
همین که وسعت لطف از حسین می بینم
به یاد رحمت پرودگار می افتم
مرا نبرده حرم آمد و شکارم کرد
چقدر زود به دام شکار می افتم
مرا ببند به گلدسته های کرب و بلا
اگر دوباره به فکر فرار می افتم
.....
دوباره روضه ی زینب ، دوباره کرب و بلا
دوباره یاد غم آن دیار می افتم
چقدر راس تو بر نی دل مرا خون کرد
چقدر پشت سر نیزه دار می افتم
۹۵/۰۹/۱۲